یقهسفیدهای کیش؛ بیتفاوت، بیانگیزه و بیحال
فردای کیش: یک، دو، سه، چهار، پنج . . . سی و شش. باید سی و شش گام برداری تا از ابتدا به انتهای غرفه دائمی دو طبقه منطقه آزاد کیش در محل نمایشگاههای بینالمللی این جزیره برسی.
غرفه از کاملا خالیست. پُر از بطریِ خالیِ آبمعدنی و ساندیس.
به گام سی و ششم که برسی کیسهای پر از زباله را میبینی.
اگر کفشِ واکس زده به پا داشته باشی و داخل غرفه منطقه آزاد کیش شوی باید دوباره به هتل برگردی تا کفشهایت را واکس بزنی.
هر بار که بزرگانِ تولید و تجارت در مرکز نمایشگاههای بینالمللی کیش حضور مییابند، این منظره را میبینند. هر نمایشگاهی که در کیش برگزار میشود، صدها تن از مدیرانِ ارشد فولاد، معدن، پتروشیمی، بانک، بیمه و بازار سرمایه از نقاط مختلف کشور غالبا با خانوادههایشان تا از آخرین دستاوردهای تولید و تجارت مطلع شوند.
آنها اما یک پرسش مهم دارند “چرا در هر نمایشگاهی که برگزار میشود، کسی از مدیران و کارکنان منطقه آزاد در غرفهای به آن بزرگی حاضر نشدهاند تا کیش را به آنها معرفی کنند؟”
خیلیها میپرسند دولتِ رئیسی چه برنامهای برای جذبِ گردشگرِ داخلی و فعالان تولید و تجارت دارد تا جذابیتهای سرمایهگذاری در این جزیره و اقدامات صورت گرفته را به آنان معرفی کند؟
چرا موتور سواری پُر خطر به تنها تفریح مسافرانِ این جزیره تبدیل شده و کودکان راکبِ موتور سیکلتها هستند؟
چرا در بهترین فصل و خوش آب و هواترین زمان که نمایشگاههای مهمی چون فولاد، پتروشیمی، بانک، بیمه و بورس، در این جزیره برگزار میشود، مدیران منطقه آزاد کیش برنامهای برای معرفی زیرساختها و جذبِ گردشگر وجود ندارند؟
چرا بهجای مدیران و کارکنانِ منطقه آزاد، کیسههای زباله، بطریهای خالی آب معدنی و ساندیس در این غرفه حضور دارند؟
بیانگیزگی، بیحالی و بیتفاوتی مدیران یادمان یقه سفیدها فقط در نمایشگاهها به چشم نمیخورد و نوعی وِل شدگیِ اقتصادی دیده میشود که در سرتاسر جزیزه قابل مشاهده است.
تاکسیهای فرسوده، هتلهای گران با کیفیتِ پایین و خدماتِ ابتدایی، نبود کالا در جزیره و بالا بودن قیمتِ کالاها نسبت به تهران، نشان از کاهشِ جذابیتِ کیش برای گردشگران دارد.
فروشندگان میگویند کالاها را از تهران خریداری کرده و به کیش میآورند! چون هیچ برنامهای برای حضور برندهای معتبر خارجی وجود ندارد.
محصولاتِ نساجی بروجرد، کویر موتور و لوازم خانگی گروه انتخاب، در غیابِ رقبای خارجی باقیمت همترازِ سرزمین اصلی به فروش میرسد و کیش و سایر مناطق آزاد از اصالت شکلگیریشان دور شدهاند.
پروازهای کیش، با قیمتِ بالا و کیفیت پایینِ ایرلاینها مواجه است و کسانی که مسافر جزیره هستند باید جانشان را کفِ دستشان بگذارند و راهی این منطقه گردشگری شوند.
وضع بهگونهایست که حتی برخی از رستورانها به تعطیلی کشیدهاند چرا که از تعدادِ مسافران و گردشگران کاسته شده است.
کارکنانِ ناوگانِ فرسوده حمل و نقل در اینجا حتی برای گذرانِ زندگیشان با مشکل مواجه شده و برخی از ساکنان قدیمی به دلیل نبود شغلِ درآمدزا مجبور به کوچِ اجباری شدهاند.
🔸قطعات خودرو در اینجا به سختی یافت میشود و اگر پیدا شود با قیمتهای بالا به صاحبانِ خودرو فروخته میشود.
نبود ثباتِ مدیریتی و مدیرانِ کاربلد، خود به چالشی بزرگ تبدیل شده که این منطقه را برای جذبِ سرمایهگذارانِ جدید غیر جذاب کرده است.
شبکه برقِ جزیره توان پاسخگویی به پروژههای جدید را ندارد. وضع بهگونهایست که نمایشگاههای بزرگ در زمان برپایی، با مشکلِ قطعی برق مواجه شده است.
بیبرنامگیِ دولت برای اداره این منطقه کاملا مشهود است و کیشوندان میگویند از زمانی که دولتِ رئیسی روی کار آمده، کسب و کارشان با مشکل روبرو شده است.
با این تفاسیر آیا میتوان امیدوار بود که این جزیره نفعی از برگزاری این نمایشگاههای بزرگ ببرد و مهمانانِ خارجی در آن حضور یابند و ارز وارد کشور کنند؟