برخورد زننده و چاله میدانی هواپیمایی “وارش” با مسافرانِ کیش
نخستین آزمونِ بذرپاش؛ وزیر جدید راه با “وارش” چه برخوردی خواهد کرد؟
فردای کیش: هر چه داد و بیداد میکند به جایی نمیرسد. هر چه دلیل و قسم و آیه میاورد کاری نمیتواند انجام دهد.
پنجشنبه، ۲۴ آذر ۱۴۰۱، اینجا ترمینال شماره یک فرودگاه مهرآباد، دفتر هواپیمایی وارش است.
قرار است پرواز ساعت ۱۳ انجام شود اما در نهایت تعجب، ۱۰ دقیقه زودتر کانتر بسته شده و پرواز به ۱۲:۵۰ منتقل شده بدون آنکه به مسافر اطلاع داده شود.
مسافر راس ساعت و در وقت قانونیِ ۳۰ دقیقه قبل از بسته شدن کانتر وارد فرودگاه شده اما در نهایت تعجب میبیند که پرواز ده دقیقه به جلو افتاده بدون آنکه مسافر خبردار باشد.
به دفتر هواپیمایی وارش در طبقه دوم ترمینال شماره یک مراجعه میکند. دو تن از مسوولان این شرکت هوایی در آنجا هستند. یکی از آنها دو پایش را دراز کرده و با کفش روی صندلی گذاشته، ولو شده و با موبایلش بازی میکند.
مسافر میگوید من به موقع رسیدهام اما از مسوول وارش میشنود پرواز ده دقیقه زودتر از آنچه اعلام شده پریده است.
مسوول وارش حتی به او نگاه نمیکند. صدایش را کلفت میکند و میگوید بسلامت! اگر مسافر کمی بیشتر اصرار کند احتمال دارد از سوی وارشیها مورد ضرب و شتم قرار گیرد.
مسافر با آژانسی که بلیت را از آن تهیه کرده تماس میگیرد، آژانس میگوید پرواز سیستمی بوده نه چارتری و ساعت پرواز ۱۳ اعلام شده. هواپیمایی به شما دروغ میگوید. بلیتتان را پای پرواز به فرد دیگری فروخته و سر شما کلاه گذاشته است!
متصدی آژانس به مسافر میگوید، گوشی همراهتان را بدهید به مسوولان وارش تا با آنها صحبت کنم.
ناگهان سر و صدایی بهپا میشود. مسوول هواپیمایی وارش با ادبیاتی زشت، زننده، چاله میدانی و کاملا غیرمحترمانه هر آنچه از دهانش میآید به خانمی که پشت خط است، میگوید.
مسافر سر تکان میدهد، نه بهخاطر مالی که از دست رفته، بلکه بهسبب فرهنگ حاکم بر یکی از خطوط هوایی کشور و نحوه برخورد آنان با مردم.
هر چه تلاش میکند به جایی نمیرسد، با دفتر مدیریت ترمینال وارد بحث میشود، مدیر ترمینال میگوید کاری نمیتوان کرد، تقصیر هر کس باشد، از نظر ما شما جا ماندهاید، با پروازی دیگر بروید.
مسافر میگوید: پس جواب ضرر و زیان مرا چه کسی میدهد؟ پاسخ میشنود: به هر حال کاری نمیتوانید انجام دهید، این همه افراد بیرون آمدهاند و اعتراض میکنند مگر به جایی رسیدهاند؟ شما هم یکی از آنها!
و اینگونه نخستین برخورد مسافر با هواپیمایی وارش به یادگار میماند: کلاهبردار، بیادب، چاله میدانی و زورگو!